یار رهبر |
من به مناسبت شهادت این بزرگوار به این هم اشاره بکنم که این مناجاتهاى امیرالمؤمنین که گدازنده است، شکوههاى امیرالمؤمنین هم گدازنده است، درد دلهاى امیرالمؤمنین هم حقیقتاً گدازنده است. آنجائى که از فقدان یاران خود سخن میگوید، یاد شهیدانى که با او بودند در میدانهاى جنگ، در زمان پیغمبر، در آن جهادهاى عظیم؛ آن کسانى که در دوره خلافت خودِ آن بزرگوار در جنگ صفین، در جنگ جمل بودند و حضور داشتند، مجاهدت کردند و به شهادت رسیدند... امیرالمؤمنین اشک ریخت در فراق یاران و دوستانش و البته در فراق رسول معظّمِ خداى متعال که غالباً به یاد آن بزرگوار و در فراق آن بزرگوار بود و ایشان را یاد میکرد. و این جزو شکوههاى امیرالمؤمنین است. و این شکوهها و این مناجاتها و این سوز و گدازها ... با ضربت خوردن امیرالمؤمنین به پایان رسید. این مسجد کوفه که در و دیوار مسجد کوفه و مردمى که در آنجا جمع میشدند، بارها از امیرالمؤمنین این مناجاتها و این دعاها و این راز و نیازها را با خداى متعال شنیده بودند، اشکهاى آن بزرگوار را دیده بودند، آن عبادت مخلصانه و آن بیانات عارفانه و گاهى شکوههاى آن بزرگوار و رنجهاى او را دیده بودند و شنیده بودند، ناگهان در شبِ نوزدهم ماه رمضان، در مسجد کوفه دیدند صداى آن بزرگوار بلند شد که: «فزت و ربّ الکعبه». دست جنایت در تاریکى شب امیرالمؤمنین را هدف قرار داد. کسى روز، جرأت نمیکرد در مقابل على ظاهر شود، بخواهد با او نبرد کند. کى بود که بتواند به امیرالمؤمنین در روز روشن سوء قصد کند؛ در شب، آنهم در حال نماز، امیرالمؤمنین در محراب عبادت. مردم صداى هاتف را شنیدند که خبر از حادثه عظیم درباره امیرالمؤمنین میداد؛ رفتند طرف مسجد، با پیکر خونآلودِ امیرالمؤمنین مواجه شدند. صلّى اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین! مقام معظم رهبری خطبههاى نماز جمعه تهران؛ 30/06/87
باز هم میگویم خواهشا من را در این شبهای عزیز دعاکنید [ دوشنبه 90/5/31 ] [ 9:0 صبح ] [ رها ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |